حرف از شهادت تمامی ندارد
تاریخ انتشار: ۱۸ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۷۴۳۹۷
این روزها هربار گوشهای از ایران ما داغدار جوانی میشود که در راه امنیت این مرزوبوم آسمانی شده است، حرف از شهادت تمامی ندارد، رزقی است که به اهلش میرسد، حتی اگر خبری از جنگ، تیر، ترکش، خمپاره نباشد.
به گزارش خبرنگار ایمنا، برای اولینبار نیست که دستشان به خون پاک فرزندان این مرزوبوم آلوده میشود، همان مزدورانی که آرامش ایران اسلامی را خوش ندارند و دشنه پر از کینهشان دیروز بر قلب دو جوانمرد وارد شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عادت دیرینهشان هست، هر بار که شکوه و همدلی و کنار هم قرار گرفتن مردم ایران را میبینند، دست به کار شوند و زخمی بر پیکره این میهن وارد کنند و خانوادههایی را داغدار فرزندانشان کنند تا خبر آن شکوه و همدلی را به فراموشی بسپارند.
همان مزدورانی که چند سال پیش هم نتوانسته بودند حماسه کمنظیر مردم ایران اسلامی در ۲۲ بهمن سال ۱۳۹۷ و بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی را تحمل کنند و در یک شب سرد زمستانی به اتوبوسی که حامل پاسدارانی که از مأموریت مرزبانی بازمیگشتند، حمله کردند، دیروز هم به کلانتری ۱۶ زاهدان حملهور شدند تا جشن باشکوه غدیر و همدلی مردان بلوچ را تحتالشعاع قرار دهند.
دیروز فرزندان خردسال شهید «علیرضا کیخا» قربانی کینه مزدورانی شد که فتنهانگیزیهایشان در جریان اغتشاشات سال گذشته راه به جایی نبرده بود و نتوانسته بودند خللی در علاقه مردمان بلوچ به انقلاب اسلامی ایجاد کنند.
دیروز سرباز ۲۱ ساله بلوچ که در درگیری تروریستهای مسلح جیشالظلم در حمله به کلانتری ۱۶ زاهدان، جانانه دفاع کرده بود، قربانی خشم و عداوت مزدورانی شد که وحدت شیعه و سنی را بر نمیتابند و تنها به دنبال تفرقهافکنی و ایجاد اختلاف هستند، اما آنانی که همسو و همراستا با ضد انقلاب عمل میکنند، هنوز مردان غیور این سرزمین را نشناختهاند.
مردانی که بیمی از مرگ ندارند و فرزندانی از خود به جای میگذارند که میخواهند راه پدرانشان را ادامه دهند، مانند فرزندان خردسال شهید علیرضا کیخا که پدرشان را قهرمان میدانستند و میخواستند همانند پدری که دیگر دست نوازش بر سرشان نمیشود، مأمور دفاع از امنیت ایران اسلامی شوند، امنیتی که خونهای بسیاری برای پابرجا ماندن آن ریخته شده است.
چه کسی میداند عمق غم همسر جوان شهید تازه فراجا را که برای بهانهگیریهای بچههایشان راهی ندارد جز صبر و سکوت. از اینجا به بعد بابا یک عکس میشود و در قاب مینشیند. دیوار خانه پر از بابا میشود. همسر، خستگیهایش را با عکس بابا تقسیم میکند و دلتنگیهایش را در نمازی که قنوتش پر از عاشقانههایی است که او را تا افلاک راهی میکند، قامت میبندد.
شاید پسرک هنوز مثل گذشته خیلی شبها منتظر بابا بماند تا تا نقاشیاش را به او نشان دهد و جایزهاش که همان شکلات همیشگی است را بگیرد و بعد هم با قصه تکراری اما دوستداشتنی بابا بخوابد. شاید انتظار روزی که با بابا برود و آن دوچرخه آبی رنگ نشسته کنج مغازه سر کوچه را بخرد و تمام تابستان همه بچههای کوچه را یک دور هم که شده مهمان کند و دوری با هم بزنند، تا همیشه بر قلب پسرک سنگینی کند.
شاید همین روزها قرار بود تولد چند سالگیاش را با کادوی تولدی که در کمد محل کار بابا مانده بوده جشن بگیرد و با ذوقی که در چشمانش موج میزد به آغوش پدر پناه ببرد.
وداع همیشه سخت است برای جا ماندهها، برای کودکی که عدد سنش تک رقمی است. برای مادری که مویش در یک شب سفید شد. برای پدری که در حیرت، پیکر بیجان پسرش را که غرق خون است که بهتر بگویم غرق آتش خشم دشمن، روی زمین دید، اما محکم و استوار ایستاد و برای آنها رجز خواند.
پدری که در مراسم وداع فرزند جوانش که چند روزی تا پایان خدمتش باقی نمانده بود، میگفت: «دشمن با شهید کردن فرزندان ما راه به جایی نمیبرد، این سرزمین هزاران مدافع امنیت دارد که تا پای جان برای حفظ وطن و ناموس ایستادگی میکنند.».
مبین راهی افلاک شد تا نشان دهد شهادت تمام نمیشود تا زمانی که حرف از وطن در میان باشد.
مبین و مبینها جانشان را کف دستانشان میگیرند برای من، تو و همه ماهایی که گاهی اصلاً نمیفهمیم که امنیت چه نعمت گرانبهایی است و به قیمت ریختن چه خونهای حاصل میشود. امروز خانه مبین، خانه شهید شده است تا یادمان بماند که رد این آرامشی که در کوچه پس کوچههای شهر میگیریم از قبل از دست رفتن چه جوانهایی بهدست آمده است.
کد خبر 672201منبع: ایمنا
کلیدواژه: حمله تروريستی زاهدان جیش الظلم شهداي فراجا امنیت انقلاب اسلامی شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۷۴۳۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«دیکتاتوری با اخلاق سگی» به نمایشگاه کتاب میآید
کتاب «دیکتاتوری با اخلاق سگی» با نگاهی طنز به وقایع زندگی صدام به قلم سیدسعید هاشمی از سوی نشر جمکران منتشر شد و در دسترس علاقهمندان قرار گرفت. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، رمان طنز «دیکتاتوری با اخلاق سگی» با محوریت جنایات صدام حسین به قلم سید سعید هاشمی و با تصویرگری مازیار بیژنی منتشر شد. این کتاب که از سوی نشر جمکران برای اولینبار در سی و پنجمین دوره نمایشگاه کتاب تهران عرضه خواهد شد، روایتی است از جنایتهای صدام در قبال مردم ایران و عراق.
روایتهای متعددی از جنایتهای این دیکتاتور عراق در قبال اقشار مختلف مردم؛ از غیر نظامیان گرفته تا علما و مبارزین انقلابی، بر صفحه تاریخ نقش بسته است. هاشمی که تاکنون آثار متعددی از او با بنمایه طنز منتشر شده است، تلاش کرده در کتاب جدید از این منظر به وقایع دوران سیاه حاکمیت رژیم بعث بر عراق بپردازد. نویسنده با قلم طنز خود تلاش دارد کمی از تلخی و سیاهی این جنایات بکاهد تا احساس مخاطب کمتر جریحهدار شود.
این رمان براساس خاطرات روزنوشت فرزند نوجوان صدام نوشته شده است. حمله به ایران و آغاز جنگ تحمیلی، ارتباط رژیم بعث با رژیم صهیونیستی، حمله صدام به کویت و در نهایت حمله امریکا به عراق و مرگ دیکتاتور عراق از جمله مباحثی است که در این کتاب به آن پرداخته میشود.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: خبرنگارها وقتی وارد کاخ شدند، یکی از مشاورین بابا سؤالها را به خبرنگارها داد تا خبرنگارها فقط همان سؤالها را بپرسند. بعد خبرنگارها تا به دفتر کار بابا برسند، نگهبانها صد دفعه آنها را گشتند. وقتی وارد دفتر کار بابا شدند، سه ساعت بعد بابا و من وارد شدیم. به بابا گفتم: بابا چرا زودتر نمیرویم تا آن بندههای خدا معطل نشوند؟ بابا گفت: مثل اینکه از روش حکومتداری چیزی نمیدانی؟! باید سعی کنی مردم همیشه و همهجا معطل باشند.
ردپای صدام و روباه پیر در جعل نام خلیج فارسمن خیلی خوشحال بودم که بابا شیوههای نوین حکومتداری را به من میآموخت. خیلی چیزها از بابا یاد میگرفتم. وقتی وارد دفتر بابا شدیم، خبرنگارها با دیدن بابا از جا بلند شدند و دستش را بوسیدند. بعد دوربین روشن شد. ضبط خبرنگارها هم شروع به کار کرد. خبرنگارها اول چندتا سؤال معمولی پرسیدند. بعد یکی از خبرنگارها پرسید: «اگر امکان دارد، پیشوا کمی در مورد زندگی شخصیشان صحبت کنند. مردم خیلی دوست دارند بدانند زندگی ساده پیشوا به چه صورت است؟»
بابا با خونسردی گفت: «مردم خیلی بیجا میکنند. مگر فضولاند؟ سؤال بعدی را بپرسید!» خبرنگار دیگر پرسید: «بعضیها میگویند در کشور ما آزادی نیست. نظر پیشوا در این باره چیست؟» بابا گفت: «آن بعضیها غلط میکنند با تو. دیگر آزادی تا چه حد؟ یقهمان را جر دادیم تا مردم به آزادی برسند. دوتا روزنامه هم که دارد منتشر میشود. دیگر مردم چه میخواهند؟ از این به بعد اگر کسی بگوید آزادی نیست، دستور میدهیم سر و ته از سقف طویله آویزانش کنند تا بفهمد آزادی هست یا نه.
کتاب «دیکتاتوری با اخلاق سگی» که برای گروه سنی نوجوان و جوان نوشته شده، در 216 صفحه و با قیمت 130 هزار تومان توسط انتشارات کتاب جمکران منتشر شده است.
انتهای پیام/